سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مناجات پایان سالی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمد مبشری
نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

آسمانی هست اما جلوۀ خـورشید نیست            روز نو می‌آید اما روز نو که عید نیست

تا نباشی ناخوش احـوالـیم، حـوِّل حالَـنا            تو بیایی عید می‌آید، در این تردید نیست


چشم‌ها را شُـسته‌ام تا جور دیگر بنگرم            زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست

حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟            آهِ مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست

هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد            قطرۀ اشکم برایت غیر مروارید نیست

از خودت دورم نکن؛ دورم کنی دق می‌کنم            کاش می‌گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست

از منِ عاشق نیاز و پیـشۀ معـشوقه ناز            با دل هجران‌زده ما را به وصل امّید نیست

کاش می‌آمد کسی که دیر شد برگشتنش            کاش می‌آمد جواب طعنۀ «دیدید نیست»

مُـطـمئـنّم مـوسم خـنـدیـدن گُـل می‌رسد            بعد از این شبهای فتنه مُصلح کُلّ می‌رسد

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



کاش می‌آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت            کاش می‌آمد جواب طعنۀ «دیدید نیست»